داستان های قانون جذب

پرسش از : admin ۱۴۰۴/۰۲/۰۸

194 مشاهده

1 پاسخ

چند تا از داستان های قانون جذب را بگویید

پاسخ از : admin ۱۴۰۴/۰۲/۰۸

0

قانون جذب (The Law of Attraction) میگوید افکار و احساسات ما واقعیت زندگیمان را شکل میدهند. بر این اساس، تمرکز بر افکار مثبت و خواسته ها به ما در رسیدن سریعتر به خواسته ها کمک میکند چند داستان معروف درباره قانون جذب: ۱. داستان جیم کری (Jim Carrey) و چک ۱۰ میلیون دلاری جیم کری، بازیگر مشهور هالیوود، قبل از معروف شدن، در فقر زندگی میکرد. او در سال ۱۹۸۷ برای خود چکی به مبلغ ۱۰ میلیون دلار نوشت و تاریخ آن را Thanksgiving 1995 گذاشت. این چک را همیشه در کیف پولش نگه میداشت و باور داشت که روزی آن را نقد خواهد کرد. در سال ۱۹۹۴، او برای بازی در فیلم "احمق و احمقتر" دستمزدی حدود ۱۰ میلیون دلار دریافت کرد و دقیقاً نزدیک به تاریخی که روی چک نوشته بود و به موفقیت مالی بزرگی رسید. ۲. داستان اپرا وینفری (Oprah Winfrey) و تجسم موفقیت اپرا وینفری در کودکی در فقر شدید زندگی میکرد، اما همیشه باور داشت که زندگی بهتری در انتظارش است. او هر شب قبل از خواب، صحنه هایی از موفقیت آیندهاش را تجسم میکرد، از جمله مجری شدن و تأثیرگذاری روی میلیونها نفر. سالها بعد، او به یکی از قدرتمندترین زنان جهان تبدیل شد و ثابت کرد که باور و تجسم میتواند واقعیت را تغییر دهد. ۳. داستان ویل اسمیت (Will Smith) و باور به ستاره شدن ویل اسمیت در جوانی به عنوان رپر فعالیت میکرد، اما همیشه میدانست که یک سوپراستار جهانی خواهد شد. او حتی در مصاحبهای گفت: "من و جف (دوستش) باور داشتیم که میتوانیم هر کاری را انجام دهیم. ما فقط تصمیم گرفتیم بزرگترین بازیگران و موزیسین های جهان شویم… و شدیم!" او با همین ذهنیت، از موسیقی به سینما رفت و به یکی از پر درآمدترین بازیگران هالیوود تبدیل شد. ۴. داستان کاترین پاندر (کتاب "بازگشت به بهشت") کاترین پاندر، نویسنده کتاب "بازگشت به بهشت"، تعریف میکند که چگونه با قانون جذب، همسر ایده آل خود را پیدا کرد. او لیستی از تمام ویژگیهای مورد نظرش در یک مرد را نوشت و هر روز آن را مرور میکرد. چند سال بعد، دقیقاً با مردی آشنا شد که تمام خصوصیات لیستش را داشت و ازدواج موفقی داشت. ۵. داستان استفان کاوی (Stephen Covey) و تجسم سخنرانی نویسنده کتاب "۷ عادت مردمان مؤثر" تعریف میکند که چگونه قبل از سخنرانیهای بزرگ، خودش را در حال ارائه یک سخنرانی عالی تجسم میکرد و نتیجه میگرفت. او میگفت: "شما باید اول در ذهنتان بسازید، بعد در واقعیت اتفاق میافتد." نتیجه گیری: این داستانها نشان میدهند که باور، تجسم و تمرکز روی اهداف میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. البته قانون جذب به تنهایی کافی نیست و باید همراه با تلاش، برنامه ریزی و تمرین و اقدام باشد. اگر میخواهید در این مسیر پیش بروید میتوانید از کتاب های تمرینی قانون جذب و موفقیت مالی از سایت زیر استفاده کنید : *** کتاب های تمرینی قانون جذب و موفقیت مالی ***